داستان کامل توم ریدر: دنیای زیرین
کمی بعد از رویدادهای توم ریدر: افسانه، لارا برای کشف به پایین دریای مدیترانه رفت. درون خرابه ها خودش را درون نیفلهیم، یکی از دنیای زیرین های نورس یافت و درون نیفلهیم مجسمه و یکی از دستکشهای تور وجود داشت. لارا با ضربه یکی از مزدورانی که توسط آماندا اورت فرستاده شده بودند بیهوش شد و دستکش را از او دزدیدند. لارا بعد از به هوش آمدن تا بیرون و روی کشتی آماندا آنها را دنبال کرد و فهمید آماندا، جاکلین ناتلا را از خرابه های آتلانتیس در آورده است. ناتلا به لارا گفت که ریچارد دنیای زیرین نورس اشتباه را پیدا کرده بود و درست آن در سواحل تایلند قرار دارد. لارا خود را به تایلند رساند و دنیای زیرین نورس را به همراه مجسمه اودین، پدر تور در آن پیدا کرد اما درون آن دستکشی نبود و نقشه باقی مانده از دست ساخت های تور نابود شده بود. لارا توسط پیام به جا مانده از پدرش مکان دستکش را پیدا کرد.
"ناتلا. از هدفت مطلع شدم و دیگه عروسک خیمه شب بازی تو نخواهم بود. ریچارد جیمز کرافت."
لارا بعد از اینکه فهمید پدرش دستکش را زیر خانه اشرافی و در سردابی پنهان دفن کرده است، به انگلیس برگشت و دستکش را پیدا کرد. او همچنین قبل از اینکه به خانه اشرافی اصلی برگردد با دو اسکلت مرده ببر مواجه شد. یک انفجار در خانه صورت گرفت و لارا به تالار اصلی فرار کرد، جایی که زیپ تلاش کرد به او شلیک کند. بعد از بحث با زیپ، لارا به اتاق فنی وارد شد تا مقیاس امنیتی را ببیند و با کلون خود روبرو شد. کلون به آلیستر فلچر شلیک کرد و فرار کرد. علیرغم کوشش لارا آلیستر جان سپرد. لارا بدن آلیستر را بلند کرد و به بیرون از خانه و پیش زیپ و وینستون برد و از قصدش برای ادامه جستجو و پیدا کردن کمربند و چکش تور اطلاع داد:
"به کمربند تور نیاز دارم تا چکشش رو بگیرم و به چکشش نیاز دارم تا یه خدا رو بکشم!"
(منظور از خدا، جاکلین ناتلا هست که همونطور که قبلا گفتم یکی از خدایان (امپراطوران) آتلانتیس بوده). لارا در مکزیک جنوبی و بعد از نبرد با مرده های ایجاد شده از "لجن آغازین" کمربند را پیدا کرد و سپس به جزیره یان ماین رفت تا چکش را پیدا کند. او با ناتلا روبرو شد که به او مکان هلهیم را که زیر دریای شمالگان قرار داشت گفت. لارا به هلهیم وارد شد، جایی که مادرش آملیا کرافت را که تبدیل به "مرده" شده بود پیدا کرد. بعد از افتادن مرده از لبه پشت سرش، ناتلا حقیقت را درباره دست او در رویدادهای اخیر فاش کرد - که او ریچارد کرافت را بعد از اینکه در تایلند به او خیانت کرد کشته بود. لارا تلاش کرد تا از چکش برای کشتن ناتلا استفاده کند اما کلونش ظاهر شد و هنگامی که ناتلا رفت تا افعی میدگارد را بیدار کند جلوی لارا را گرفت. آماندا جلوی کلون را گرفت اما او آماندا را از لبه پرت کرد. وقتی لارا ناتلا را پیدا کرد ناتلا توضیح داد که افعی میدگارد استعاره ای است برای دور زمین که در آن زمین در حال حرکت است و ماشینی که او آن را فعال میکند بر روی ضعیفترین نقطه این ناحیه عمل میکند و موجب فوران آتشفشان و سیل میشود. بعد از اینکه لارا دستگاه را از کار انداخت ناتلا تلاش کرد تا آن را به وسیله قدرتش نگه دارد اما لارا چکش را به طرف ناتلا پرت کرد. آماندا و لارا از طریق جایگاه پادشاهی که آنها را به جایگاه پادشاهی دیگر در نپال که آملیا فعال کرده بود میبرد فرار کردند. بعد از مشاجره کوتاهی، لارا با گفتن خداحافظی به مادرش آنجا را ترک کرد.
اندینگ حذف شده
صحنه ای حذف شده در دیسکهای بازی در PS2 و PC پیدا میشود که رویدادهای بعد از ترک معبد را برای لارا و آماندا نشان میدهد. آماندا تلاش میکند تا لارا را با استفاده از سنگی بکشد اما لارا به او شلیک میکند. بعد از بررسی اینکه او مرده یا نه، لارا به قدم زدن ادامه میدهد و آماندای مجروح را در برف رها میکند.
نویسنده: آلا کوبین
کانال تلگرام: @TombRaider