​​عقیده: توم ریدر بهتر از آنچارتد است.


منبع: vgculturehq.com


آنچارتد همیشه به عنوان فیلمی که سعی دارد با گیم پلی متوسط و شخصیت‌های ضعیف، به عنوان یک بازی ویدیویی تلقی شود برایم توخالی بوده. بازی الهام گرفته از منابع بسیار زیادی، حداقل از ایندیانا جونز و توم ریدر هست و به عنوان فرانچایزی عالی شناخته شده اما هنگامیکه در کنار آن به آخرین ریبوت توم ریدر نگاهی بندازیم، معلوم می‌شود که آنچارتد واقعاً چقدر افراطی بوده. آنچارتد بازی خوبیست اما صراحتا عالی نیست. معماها ضعیف، شخصیتها خسته کننده، داستان آبکی و گیم پلی ناقص هست. سری حتی توسط ناتی داگ به عنوان "شبیه ایندیانا جونز" توصیف شده که خنده دار است چرا که به نظر می‌رسد آنچارتد بیشترین الهام خود را در دنیای بازی‌های ویدئویی از اولین بازی‌های توم ریدر گرفته است. آنچارتد سعی می‌کند چیزهای مختلفی داشته باشد ولی توم ریدر هویت خاص خود را دارد و به سادگی همه این موارد را بهتر انجام می‌دهد. توم ریدر بهتر از آنچارتد هست.


شخصیتها/داستان


ناتان دریک یک ایندیانا جونز خودخواسته‌ست که با لبخند رضایت روی صورتش جالبترین شوخی‌ها را میکند. او سخت سعی میکند مانند ایندیانا باشد و این کمکی نمیکند. پویایی در بازی آخر معنای کاملی ندارد. برادری که مدت طولانی گمشده از ناکجا سر میرسد، اعضا جمع میشوند و شما شاهد سریالی آبکی خواهید بود. بدیهی است که ناتان دریک نقطه‌ی ضعف شخصیت‌هاست و یکی از افراط شده ترین شخصیت‌های تاریخ بازیست. در طرف دیگر، لارا کرافت شخصیتی باهوش، قوی، آسیب پذیر و شخصیتی تمام عیار است. او یک ایده نیمه کامل در تلاش برای کپی سری فیلم معروف ایندیانا جونز نبود. او دوباره زنده شد ولی به او عمق زیادی داده شد و شخصیتی قابل شرح هست و رابطه او با جونا، ریبوت را هدایت میکند. در ذهن من رابطه‌ای در آنچارتد وجود ندارد که با آن شدت و واقع گرایی مطابقت داشته باشد. سفر لارا در طول SotTR یک سفر معنوی بسیار شخصی‌ست که قابل قیاس با سری آنچارتد نیست.


گیم پلی


آنچارتد آشکارا یک بازی ویدیویی‌ست. پایان یک دزد فیلمی است که بیشتر قسمت‌هایش به عنوان یک بازی ویدئویی تلقی شده و صرفاً سعی در تقلید دارد نه نوآوری. این بازی کاملاً خطی‌ست و اگرچه دارای مجموعه‌های جالب بسیاری‌ست اما گیم پلی ناقص به نظر میرسد و ساعتها در حال صعود از دیوار خواهید بود. معماها در بهترین حالت متوسط و افسانه آن هم چندان چنگی به دل نمیزند. در سوی دیگر ریبوت توم ریدر دنیای کاملاً باز و پر از فراوانی از اکتشاف، بروزرسانی، مادیات، مقبره‌ها و دخمه‌هایی دارد که میتوان یافت. دنبال کردن داستان اصلی عالیست اما برجسته‌ترین نقاط بازیها مقبره‌ها هستند. معماها از بهترین‌ها در بازیهای مدرن هستند و روایت بازی، تا حد امکان فانتزی نیست. از طرف دیگر آنچارتد 4 فاقد این خلاقیت و نوآوری است.


سرگرم کنندگی


بازی Shadow of the Tomb Raider بایستی برای بازی سال ۲۰۱٨ در نظر گرفته میشد. به Uncharted 4: A Thief's End تعدادی از جوایز GOTY اهدا شد. آنچارتد یک شگفتی فنی‌ست، اما مانند یک بازی ویدیویی واقعی کار نمیکند. Shadow of the Tomb Raider و بقیه ریبوت همه کارهایی را انجام می دهد که آنچارتد باید انجام می داد و موارد دیگر. مبارزات با تعداد زیادی قدرت و گزینه‌های مختلف لذتبخش هست و به شما امکان میدهد دشمنان را در درختان آویزان کنید یا آنها را وادار به حمله به رفقایشان کنید. آنچارتد غیر ضروری ساده‌ست. میخواهد یک فیلم باشد اما سعی میکند در عین حال یک بازی ویدئویی باشد و در هر دو شکست میخورد، در حالی که Tomb Raider با شخصیتهای برتر، یک داستان برتر و اسطوره شناسی و معمایی که میدرخشد، به شما انتخاب فراوانی را میبخشد. سعی نمیکند که تقلید کند، بر خلاف Uncharted، نوآوری میکند.

من ترجیح می دهم از آزادی و نوآوری Shadow of the Tomb Raider استفاده کنم، که نه تنها از بهترین بازی سری Tomb Raider به حساب میاید بلکه یکی از بهترین بازی های "مدعی" پلی استیشن 4 است.



کانال تلگرام ما  @TombRaider