خطر اسپویل‼️

می‌دونم دیره ولی اخیرا بازی sottr رو تموم کردم و با خودم فکر کردم "نگاه کن، لارا کرافت چه آدم ترسناکی شده!" حس کردم سازندگان بازی خودشون رو کنار کشیدن تا لارا تبدیل یه آدم ترسناک بشه. من تمام بازی‌های سه گانه ریبوت رو از Tomb Raider گرفته تا Rise of the Tomb Raider و حالا Shadow of the Tomb Raider بازی کردم. اگه از لحظات زودگذری که لارا کرافت رو حین شکست ترسناک نشون می‌داد بگذریم گیم پلی جالبی بود. این خیلی زیباست که لارا از زمان معرفی خودش در دهه 90 میلادی تبدیل به قهرمانی هم برای دخترها و هم پسرها شده و توم ریدر جدید چند سال پیش سعی کرد اون رو بسیار واقع گرایانه تر به تصویر بکشه و بهش داستان دختر اشراف زاده انگلیسی رو داد که تجربه مهاجم مقبره شدنی که همه ازش مطلعیم رو از سر می‌گذرونه.

نویسندگان پیشنهاد دادند پس از رویدادهای جزیره و کشتن هزاران نفر از اعضای روانی فرقه، لارا دچار PTSD (اختلال تنش‌زای پس از رویداد) باشد و او قوی تر و مصمم تر شد. تا اینجا خیلی خوب بود اما در دو بازی بعدی...در Rise of the Tomb Raider لارا در جایی دور افتاده به دنبال دست ساخت با ارزشی هست که سازمانی مخفی به نام Trinity (تثلیت) به دنبال اونه. ترینیتی قبلا پدر لارا را کشته بود تا نتونه اونها رو لو بده و حالا به دنبال لارا بود. لارا در اینجا تا حد زیادی وسواسی نشان داده می‌شود و در مبارزات تبدیل به ماشین متوقف نشدنی کشتار شده. وقتی او شروع به مبارزه می‌کنه تردیدی نداره و توصیه به عقب نشینی دشمنان نمی‌کنه و هر کسی که به دنبالش بیاد رو می‌کشه. صحنه‌های نمای نزدیک بسیار بی رحمانه و شدیدتر از بازی قبلی (Tomb Raider) هستند.



طی Shadow of the Tomb Raider لارا کرافت کاملا دوست نداشتنی می‌شود. او چنان دچار وسواس فکریِ منهدم کردن ترینیتی می‌شه که حتی دوست صمیمیش جونا فکر می‌کنه او برای خودش و مردم خطرناکه. حدود اولین نیم ساعت بازی، لارا موجب سیلی می‌شه که شهر رو نابود و هزاران نفر از مردم رو می‌کشه و آخر زمان رو آغاز می‌کنه که باعث مرگ هزاران مردم بی گناه می‌شه. او خیلی راحت از کنار این مسئله می‌گذره و باقی بازی رو به تعقیب ترینیتی و دست ساختی که باعث جلوگیری از آخرزمان می‌شه می‌گذرونه. اینجا یه مشکلی هست: یه قهرمان نمی‌تونه بی خیال از کنار مرگ هزاران نفر از مردمی که تقصیرش بوده بگذره. بازی اینطوری لارا کرافت رو نشون می‌ده که حالا تبدیل به یه هیولای کامل شده. اون خیلی سهمگین تر از ماشین کشتار هست - و حالا تبدیل به حیوانی درنده شده که به دنبال پسرای بد می‌ره و به بدترین و بی رحمانه ترین شکل ممکن از هرزمان دیگه در بازی‌های قبلی اون‌ها رو می‌کشه.



اون می‌گه می‌ره تا دنیا رو نجات بده اما مثل جنایتکارهای روانی تمام و کمال آدم می‌کشه. خیلی از مردم بازی‌ها رو بخاطر داستان بازی نمی‌کنن. گیم پلی جالب و سرگرم کنندس و سازندگان می‌خوان لارا رو متفاوت تر به تصویر بکشن و به او جزئیات بدن اما متاسفانه نگارش مختصر هست و لارا کرافت شخصیتی بسیار بد باقی می‌مونه. حالا من مشکلی با کنترل شخصیتی دوست نداشتنی در بازی‌ها ندارم. از این دست شخصیت‌ها به خصوص در سری Grand Theft Auto به وفور قابل رویت هست که می‌تونی انتخاب کنی شخصیتت یه آپارتی باشه. مشکل من با ترسیم ناقص لارا کرافت ریبوت هست. او از پیامد مرگ و نابودی که باعثش شده عذاب وجدان نداره و در بازی مظهر آزادی سفید و استعماره - او از روی کنجکاوی وقت خودش رو در محله‌ای فقیرنشین جهان سومی می‌گذرونه و مردم فقیر کشته می‌شن سپس قهرمان سفید می‌شه تا از پایان جهان جلوگیری کنه که در وهله اول خودش رقم زده. در بازی‌های اولیه توم ریدر، لارا کرافت کاملا آدم مهربانی نبود اما خوشایند بود. او به نسبت نجیب زاده‌ای که در جستجوی اشیاء باارزش به سراسر دنیا و خرابه‌های باستانی سفر می‌کرد بسیار قابل احترام بود. نمی‌دونم چرا نویسندگان این روزها فکر می‌کنن نوشتن "18+" مستلزم ساخت قهرمانان غمگین و بی رحمشون اون‌هاست. این نشونه بی رحمی ما نیست که تمام قهرمانانمون از سرگرمی‌های تلویزیونی تا بازی‌های ویدیویی باید آدم‌های ترسناکی باشن که دلیل آسیب رسیدن به مردم بی گناه شن تا نشون بدن چقدر خشمگین هستن؟ این واقعا لازمه؟ این خیلی عجیبه نیتن دریک از بازی‌های Uncharted علیرغم کشتن هزاران نفر حتی بیشتر از تعداد قتل‌هایی که لارا انجام داده، دوست داشتنی تر و دلسوزتر از لارا کرافت به نظر می‌رسه.

منبع: Bleeding Cool News


کانال تلگرام لارا کرافت  @TombRaider